پَ نَ پَ !!!
دیشب با خواهرشوهرم که از تبریز اومده به همراه امیرعلی و بقیه برو بچ (بابای امیرعلی، یه خواهرشوهر دیگه و دختر خواهرشوهرم) رفتیم هایپراستار که خرید کنیم و اونا هم هایپر رو ببینن. البته به نظر من هایپر زیاد جای قابل توجهی نیست مثل شهروند خودمون می مونه تازه توی شهروند میتونی برندهای معروف مواد غذایی رو پیدا کنی ولی توی هایپر معمولاً برندهای معروفی نیستند. خلاصه اینکه ساعت 12 شب وقتی برگشتیم منزل دیدیم که یه پراید سفید وسط کوچه مون پارک کرده و دو طرف کوچه هم ماشین بود و ما نمیتونستیم بریم داخل پارکینگ. همسرم طبق معمول یه نگاه ملیحی به ماشینه کرد و بعد مدتی از ماشین پیاده شد و به من که امیرعلی توی بغلم خوابیده بود گفت: بچه گناه داره تو برو بالا ت...
نویسنده :
مامان امیرعلی
11:25