امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

شازده کوچولو

امیرعلی قشنگم به خونه خوش اومدی

دیشب و پس از گذشت تقریباً 40 روز از ترک خانه و کاشانه و مهاجرت به منزل پدری و درست پس از گذشت یک ماه از تولد امیرعلی ،من و امیرعلی و باباش به خونه برگشتیم. اونم بعد از یه پروسه طولانی نگرانی های مامان و بابام. صبح که با مامانم صحبت کردم می گفت ، مهرنوش(خاله کوچیکه ات) به تن عروسکش که یه گوزنه بابانوئله و اسمش رو گذاشته گوگو،یکی از لباس های تو رو پوشونده و داده به مامانی که بزاره بغلش و باهاش بخوابه تا جای خالی تو رو احساس نکنه! القصه دیشب که برگشتیم خونه چون بیش از یک ماه بود که خونه نبودیم اول رفتیم منزل عمو جمال و خاله رویا، راستی یادم رفت بهت بگم که بابا بزرگ از خونه خودشون با ما اومد تا دم در برات اسفند دود کنه تا این همسایه های خوشگل مو...
5 بهمن 1389

انتظار به پایان رسید

در ساعت 7 و 7 دقیقه و 43 ثانیه روز یک شنبه ،5 دی سال 1389 انتظار ما به پایان رسید و پسر گل ما به دنیا اومد. وزن:3080 گرم قد: 52 سانتی متر دور سر :36.5 اینم عکس پسر ما وقتی به دنیا اومد: اینم عکس کیک تولدش که خاله هاش براش خریده بودند و توی بیمارستان اونو نوش جان کردیم.   ...
3 بهمن 1389