پسرم رو ختنه کردیم

امروز ساعت نه و نیم صبح به اتفاق بابا و مامان بزرگ و عمه ایران رفتیم بیمارستان سجاد تا گل پسر رو ختنه کنیم. قرار بود که دکتر اول معاینه کنه و بهمون بگه که از چه روشی استفاده میکنه.اما تا من برم از داروخانه قطره استامینوفن بگیرم و برگردم دیدم صدای جیغ و داد امیرعلی بلند شده وقتی رفتم تو دیدم بچه ام موهاش رو تو دستش گرفته و داره اونا رو میکشه. این دومین باری بود که این کار رو میکرد.

بعد هم وقتی کارشون تموم شد پرستاره یه پوشک سایز ۱ که مال نوزاد تازه متولد شده است رو بست به امیرعلی. من بهش گفتم که این پوشک برای این بچه کوچیکه اما اون کار خودش رو کرد. بعد هم که امیرعلی رو داد به من بچه ام خیلی گریه و بی تابی کرد .اصلا شیر هم نخورد. هرچی به مامان اینا گفتم پوشکش تنگه گوش نکردن .پرستاره می گفت باهات قهر کرده که شیر نمیخوره.

ولی وقتی اومدیم خونه و پوشکش رو عوض کردیم مثل اینکه آبی روی آتیش بریزن آرومِ آروم شد.

الان هم مثل فرشته ها خوابیده . من نمیدونم اگه ختنه نمی کردیم اتفاقی می افتاد؟ چرا بچه باید  اینقدر درد می کشید؟