امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

شازده کوچولو

اولین شب از شیر گرفتن امیرعلی

1391/9/27 11:20
نویسنده : مامان امیرعلی
809 بازدید
اشتراک گذاری

دو سه ماهی می شد که خیلی داشتی اذیتم می کردی از بس که شیر میخوردی و بهم آویزون بودی.تا از اداره میومدم خونه میگفتی: مامان لباستو در بیار بریم رو تخت "می" بخوریم (یعنی شیر بخوریم)نیشخند

منم که گرسنه و تشنه رسیده بودم خونه و میخواستم تازه ناهار بخورم، ولی شما به من مهلت نمیدادی. تا شیر نمیخوردی ولم نمی کردی. یه وقتایی حتی سر میز یا روی زمین که داشتم غذا میخوردم شما توی بغل من داشتی شیر میخوردی و اصلا هم متوجه نمیشدی که مامان هم خسته است و هم گرسنه!گریه

شب ها هم که بیچاره بودم . از بس که تا صبح شیر میخوردی و من از این بابات گردن درد گرفتم. باور کن یه طرف گردنم از یه حدی بیشتر خم نمیشه و نمی چرخهکلافه

خلاصه اینکه نزدیک 10 -12 تا داروخانه رو دنبال ژل تلخی که بشه شما رو از شیر گرفت گشتم. ولی نبود که نبود.ابرو

تا این که دیروز یکی مامان دوستت دینا جون، بهم گفت که برو از عطاری صبر زرد بگیر که خیلی تلخه.

منم بدو بدو تو اون بارون شدید رفتم خریدم. حالا هی بابایی می گفت بزار فردا برو بخر، ولی من گوش نمی کردم.

وقتی خریدم بابا بهت می گفت: امیرعلی! اگه بدونی مامان برات چه خوابایی دیده!!!نیشخند رفته یه چیز بد خریده.

شما هم هی می گفتی : مامان، ببینم چی خریدی؟متفکر و من از شرمندگی شما اینجوری شدماوه

شب که رفتیم خونه خودمون، بعد از درست کردن شام، رفتم آب جوش آوردم و صبر زرد و توش حل کردم و  بعد مالیدم به خودم .

اومدی با گریه گفتی: مامان می (یعنی می می) بده. گریه

منم از خدا خواسته نیشخند گفتم:بیا بخور. خجالت

اومدی دیدی که یه کم سیاهه. گفتی: این چیه؟ گفتم: خون اومده . دروغگو

گفتی: ببینم. یول

گفتم: بیا ببین. اومدی دیدی. هیپنوتیزم

بعد باور نکردی.متفکر

گفتی: بده بخورم.

گفتم: بیا بخور.

تا زبونت رو زدی دید تلخه. زبان

گفتی: نه ، نمی خورم. خون اومده. قهر

بعد گفتی: اون یکی رو بده. نیشخنددیدی اون یکی هم اینجوریه .آخ

یه نگاهی به من کردی و بعد به باباگفت: بابا حمید، "می" مامان اوف شده، خون اومده! ابرو

هر 5 دقیقه یه بار هم می گفتی: "می" بده، بعد یهو یادت می افتاد که اوف شده ، می گفتی: ببینم؟؟؟؟؟؟ یول

هر ازگاهی هم امتحان می کردی ببینی تلخیش از بین رفته یا نه؟دل شکسته

ولی شب که می خواستی بخوابی بیچاره مون کردی، اینقدر که گفتی: آب بده ، موز بده.

حالا موز تو خونه نداشتیم . دیشب بابا میوه خرید ولی موز نخرید چون همیشه شیر موزت رو خونه مامان بزرگ اینا میخوری. تا ظهر که من برم دنبالت شیر موزت رو خوردی. برای همین هم نداشتیم.(اینم توجیه موز نداشتن در خانه)خجالت

خلاصه تا صبح بیدار شدی و  هی خودت رو می مالیدی به من بغلاوه ولی نمی گفتی که شیر میخوای. فقط هی موز میخواستی و شیر خانوم گاوه (یعنی شیر پاستوریزه)!هورا

و صبح هم که از خواب بیدار شدی مثل همیشه که از مامان شیر میخواستی، امروز دیگه نخواستی.

امیدوارم که این مدت به خوبی بگذره و شما اذیت نشی پسر گلم.ماچماچماچ


 این بود اولین شب گرفتن از شیر امیرعلی خان!

پسندها (1)

نظرات (13)

پرگل
4 دی 91 10:25
افرین پسر گل...دیگه واقعا مرد شدی...وقتشه مامانت یه استینی بالا بزنه براااات... هوراااااااا
مامان حسین جون
5 دی 91 9:44
سلام امیر علی جون تولدت مبارک عزیزم ایشالله 120ساله بشی ماشالله مامانی خدا حفظش کنه پسر نازتونو
مامان پرنیان
5 دی 91 12:48
وای خیلی دلم سوخت گناه داره به خدا جیگرم کباب شد خوب یه باره دیگه بهش بده تروخدا دلت میاد ،اشک تو چشام جمع شد.
خاله لیلا
5 دی 91 12:59
تولدت مبارک عشقم ایشالا 120 ساله شی عزیز دلم
مامان نقطه
5 دی 91 13:07
ای جونمممم پسرکمممممم مرد شدی عوضش خاله جون
مامان فافا
5 دی 91 13:57
عزیزم تولدت مبارک
مامان سارا
5 دی 91 19:38
تولدت مبارک عزیزم.راستی از شیز گرفتینش؟
مامان آیدین
5 دی 91 23:20
تولدت مبارک
خاله لیلا
14 دی 91 16:21
مامان تنبل امیرعلی زود زود بیا از شیرین کاریهای این پسر خوشگل و نازنازیت بگو. دل این خاله براش تنگ میشه آخه.
مامان نقطه
26 دی 91 16:32
خوبه سه تا نویسنده داره وبلاگت امیر علی جون وگرنه سالی یه پستم نمیومد تو این وبلاگ طفلکیت
آنيتا
17 اردیبهشت 92 10:35
پسر قشنگي دارين . خدا براتون حفظ كنه . اگه به سايت دخمل ما هم سربزنيد خوشحال مي شيم.
بانو
24 اسفند 92 15:16
سلام دوست عزیز جامعه مجازی بانو با موضوعات سبک زندگی در خدمت شماست. همه اینجا هستند اما جای خالی شما احساس می شود. با اشتراک تجربیات و مطالب وبلاگ خود در بانو، دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد. منتظر حضور تان در شبکه اجتماعی بانو هستیم. تازه های مادرانه را در چشم به راه و الهه مهر بانو دنبال کنید. جامعه مجازی بانو www.banoo.ir
شادي
16 آبان 93 4:16
سلام دوست عزيز! خوبي؟!! وبلاگت خيلي قشنگه! مخصوصا عکس هاش! ولي چرا ازش کسب درآمد نميکني؟؟! کافيه توي ((سيستم کسب در آمد پاپ من)) ثبت نام کني. بعد وبلاگت رو در قسمت سايت ها ثبت ميکني تا تاييد بشه. بعد کد رو در قالب وبلاگت قرار ميدي. بعد به ازاي هر بازديدکننده که در وبلاگت کليک کنه 60 الي 150 ريال به حسابت اضافه ميشه. تسويه حساب ها به طور منظم و هفتگي انجام ميشه. کافيه که امتحان کني! مطمئنم خوشتون مياد و راضي خواهي بود! لينک ثبت نام : http://popman.ir/user/signup/ref:437 منتظرما! ________