امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

شازده کوچولو

مرخصی شش ماهه هم به پایان رسید

1390/4/21 12:10
نویسنده : مامان امیرعلی
400 بازدید
اشتراک گذاری

٥ تیرماه ، مرخصی من تموم شد و برگشتم سرکار. توی این چندساعتی که سرکار هستم حس غریب و عجیبی دارم. یه وقتایی دلم برای امیرعلی میسوزه. با خودم فکر میکنم آخه این بچه چه گناهی داره که باید ساعت ٧ صبح از خواب ناز بیدار بشه و توی دود و دم مسیر از منزل تا خونه مامانم اینا رو طی کنه؟!

با خودم میگم بشینم توی خونه و سرکار نرم. اما اگه سرکار نرم چند سال دیگه چطوری میتونم از پس خواسته های ریز و درشت امیرعلی خان بربیام؟

یه عکسشم قاب کردم گذاشتم روی میزم و تا دلم تنگ میشه بهش نگاه میکنم و روحیه میگیرم.ماچ

الان دو سه روزه که تا منو می بینه صدای موتور درمیاره و دستاش رو میاره بالا و میخواد که فقط توی بغل من باشه. وقتی هم که از اداره میرم خونه ،توی بغل هرکی که باشه خودش رو میندازه توی بغلم و بعد یه نگاهی به مامانم اینا میندازه و یه نیشخند معنی دار تحویلشون میده که یعنی مامانم اومد ، دیگه با شما کاری ندارم و بهم مهلت نمیده حتی دستهام رو بشورم و سریع از خودش صدای هَ هَ هَ هَ درمیاره که یعنی گشنمه و اون وقته که توی بغلم خوابش میبره. یه حس خیلی قشنگیه.

امیدوارم سال ها بعد از اینکه تنهاش گذاشتم و اومدم سرکار ازم دلگیر نشه.قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان پرهام
6 تیر 90 16:12
سلام. آخی یعنی دیگه باید بری سر کار؟
مادر الشن
21 تیر 90 12:59
سلام به مادر مهربون امیر علی و عرض یه خسته نباشید منم الان دارم پنج ماه از مرخصیم رو میگذرونم فکر اینکه بعد از یک ماه دیگه قراره دوباره برگردم سر کار خیلی اذیتم میکنه و درست همون فکرایی رو میکنم که شما تو وبلاگتون نوشتین ولی از اینکه کسای دیگه ای هم تو شرایط من هستن برام قوت قلب میشه . امیدوارم همیشه موفق باشید.